سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با برادر در خروج از کربلا

شاعر : سیدپوریا هاشمی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : غزل

روزگـار خوشم ای یار نظر شد دیدی            باز هم زینب تو خون به جگر شد دیدی

سر و سامان مرا دست به دستش کردند            کـیـسۀ لشگـر کـوفه پُـر سر شد دیـدی


 یک نفر گفت بریزید و غـنیمت ببرید            خـیمۀ سوخـته‌ام زیر و زبـر شد دیدی

مثل شال کمرت خـیمۀ من غـارت شد            دور تا دور من و تو چه خبر شد دیدی

بعد یک عمر قیام شب من ریخت بهم            مشـکـل نـافـلـه‌ام درد کـمـر شد دیـدی

خـیـز بر نـاقـۀ عـریـان بـبـرندم کـوفه            بی‌تو ای هـمسفرم وقت سفر شد دیدی

نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن و همچنین عدم رعایت توصیه‌های علما و مراجع تغییر داده یا حذف شد، در بحث غارت معجرها دو نکته مهم باید مورد توجه قرار بگیرد ۱ـ موضوع غارت معجر بر فرض بر اینکه صورت گرفته باشد با آنچه متاسفانه بصورت عام در اشعار آورده می‌شود بسیار متفاوت است، لازم است بدانیم در عرب آن زمان قسمتی از حجاب زنان (معجر)، پارچه‌ای بوده که در مقابل صورت قرار می‌گرفته و این جزء حجاب بوده است؛ همچنان‌که هم اکنون نیز در عراق، عربستان و بسیاری از کشورهای اسلامی این‌گونه حجاب دارند، از این‌رو حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در خطبه‌اشان در مجلس یزید فرمودند: وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ؛ دختران سول خدا را با صورت باز، شهر به شهر در معرض دید مردم قرار دادی! لذا آنچه در غارت معجرها مطرح است حذف این روبند صورت‌ها بوده است نه اینکه نعوذ بالله اهل بیت کشف حجاب شده‌اند همچنان که حضرت زینب سلام‌الله‌علیها هم بر همین موضوع اشاره می‌کنند که خود این نیز مصیبت بسیار بزرگ و دردناکی است ۲ـ گفتن و یادآوری غارت معجرها حتی در حد همان روبند صورت شایسته و سزوار اهل بیت نیست!!!  آیا اگر خود ما روزی ناموسمان به هر دلیلی همچون باد و... برای لحظاتی نتوانند حجاب خود را حفظ کنند آیا دوست داریم که یکسره به ما متذکر شوند که در فلان روز چادر خواهر، مادر و یا همسرمان را باد برده و ....  آیا ما از تکرار این حرف ناراحت نمی‌شویم؟؟ پس به هیچ وجه شایسته نیست این فاجعۀ تلخ را حتی بر فرض صحت آن بازگو و تکرار کنیم!!!



مثل شال کمرت معجر من غـارت شد            دور تا دور من و تو چه خبر شد دیدی



گریه کردم چقـدر! چادر من را بدهـید            خواهـرت دربه در چند نفـر شد دیدی



بیت زیر به جهت انتطباق بیشتر با روایات معتبر تغییر داده شد



شـتـر لـنـگ مهـیـاست که راهـم ببـرد            بی‌تو ای هـمسفرم وقت سفر شد دیدی